گزیده‌ها
منبع انگیزه و نیرویی جاودان

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”«… این ایمان (به مهدی) فقط سرچشمه دلداری و تسلای خاطر نیست، بلکه منبع دِهش و نیرو نیز هست. منبع عطا و دِهش است؛ زیرا ایمان به مهدی، یعنی باور به انکار و رد ظلم و ستم حتی در حالی که بر همه دنیا حکم‌فرما باشد. و منبع انگیزه و نیرویی جاودان است؛‌ زیرا بارقه‌ای است که در وجود انسان با ناامیدی مبارزه می‌کند و هرچقدر هم مشکلات انبوه و ستم‌ فراگیرشود، امید شعله‌ور در سینه او را زنده نگاه می‌دارد».

پژوهشی درباره امام مهدی علیه‌السلام، ص٢۵.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”«… بنابراین هرگاه بخواهیم رفتار یک انسان را تغییر دهیم باید نگاه او را نسبت به لذت و منفعت تغییر دهیم و رفتار پیشنهادی خود را در چارچوب عمومی غریزه حب ذات وارد کنیم».

اسلام راهبر زندگی، ص٧٩.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”«… همچنین نقش ایجابی امامان علیهم‌السلام از سویی در تأمین و تغذیه عقیدتی امت نمود می‌یابد که با شخصیت رسالتی و فکری ایشان صورت می‌پذیرفت و از دیگر سو با ایستادگی ایشان در برابر جریان های فکری خطرساز برای رسالت و فروپاشاندن آن‌ها در آغاز شکل‌‌‌گیریشان. در واقع امامان علیهم‌السلام از چنان دانش همه‌جانبه و فراگیری برخوردار بودند که به ایشان این قدرت را می‌داد که این آغازهای خطرناک را احساس کنند و اهمیت و پیامدهای منفی آن ها را برآورد نمایند و برای از میان بردنشان برنامه بریزند.
ما در پرتو این نقش، اقدام امام حسن عسکری علیه‌السلام را تفسیر می‌کنیم. ایشان در مدینه بود که از پروژه تألیف کتابی به قلم «کندی» درباره تناقضات قرآن در عراق آگاه شد. ایشان به وسیله برخی از منتسبان به مکتب کندی با او در ارتباط شد و این تلاش را بی‌فرجام نمود و مکتب کندی را قانع کرد که بر خطاست».

امامان اهل بیت علیهم‌السلام مرزبانان حریم اسلام، ص١٢٨.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”«… با این وضعیت تا امت اسلام درکش را نسبت به مفهوم صبر تغییر ندهد و باور نکند که صبر، عبارت است از شکیبایی در انجام وظیفه و تحمل سختی‌‏ها در راه مقاومت در برابر ظلم و سرکشی و صرف نظر کردن ازدغدغه‏‌‌های کوچک به خاطر دغدغه‌‌های بزرگ، هرگز نخواهد توانست جنبشی فراگیر را در حیاتش محقق سازد».

اسلام راهبر زندگی، ص٢٢۵.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”«شایان توجه است که مصلحت اسلامی که به معنای بهترین وضعیت برای اسلام و مسلمانان است، ممکن است در هر کشور و هر شرایطی متفاوت باشد… گاهی ممکن است، عدم عقد قرارداد توسط حکومت اسلامی با یک کشور دیگر، بهترین وضعیت برای اسلام به عنوان مبنای حکومت باشد؛ به این جهت که ممکن است آن معاهده باعث نفوذ کشور دیگر در دستگاه حاکم بر کشور اسلامی شود که این امر خطر بزرگی را برای مبنای اسلامی آن کشور ایجاد می‌کند. گاهی نیز ممکن است امضای یک قرارداد اقتصادی خاص با کشور یا کشورهایی از جهت اقتصادی بهترین وضعیت برای مسلمانان باشد که در این صورت عقد آن قرارداد یک مصلحت اسلامی است».

بارقه‌ها، ص ٣٠٢.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”«… پس اسلام از سیاست جدا است و با آن مغایرت دارد؛ اما نه آن سیاست پاکی که معنای اصطلاحی کلمه «سیاست» است، بلکه سیاست هتک کرامت و سلب حقوق انسان و توطئه بر ضد امنیت آن … سیاست در اسلام، فقط به عده‌ای افراد سیاست‌پیشه مربوط نمی‌شود، بلکه به مکتبی خاص، یعنی اسلام، مرتبط است که از همه مکتب ها و گرایش‌ها والاتر است؛ بنابراین، هر مسلمان کاملی باید از فهم سیاسی صحیح به معنای اسلامی آن برخوردار باشد و این فهم خود را بر مبنای اسلامی بنا کند؛ چه‌اینکه هر مسلمان بنا به ماهیت اسلامیش، باید مسئله امت و شئون آن را، مسئله اول در زندگی خود قرار دهد و با تمام توان و امکانات خود، در آن نقش ایفا کند؛ زیرا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم فرمود: «همه شما سرپرست هستید و همگی نسبت به رعیتتان مسئولید». همچنین باید از دیدگاه اسلامی خالص و از منظر اسلام به این مسئله بنگرد؛ دیدگاهی که به جهان روشنی می‌دهد و تلاش می‌کند که عالم را به ساحل صلح و آرامش حقیقی برساند».

بارقه‌ها، ص ٣۴٢.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”استاد شهید آیت‌الله سید محمد باقر صدر در پاسخ به کسانی که از او می‌خواستند در حمایت از انقلاب اسلامی ایران درنگ کند:

«این‌ کسانى که از من مى‌خواهند برای حفظ جان و مرجعیت خودم، دست نگه دارم و درباره انقلاب اسلامى ایران، موضعى بگیرم که حکومت عراق را تحریک نکند، فقط ظواهر امور را می‌فهمند. بر مرجعیت و بر همه نجف واجب است که نسبت به انقلاب اسلامى ایران واکنشی مناسب و درست از خود نشان بدهند … مگر مرجعیت‌ها در طول تاریخ چه هدفی داشتند؟ چیزی جز برپایى حکومت خدا بر روی زمین؟ اکنون مرجعیت امام خمینى این هدف را محقق ساخته است. آیا در چنین وضعیتی منطقى است که من فقط تماشاچی باشم و موضعی صحیح و مناسب نگیرم، حتى اگر این موضع صحیح به قیمت از دست دادن زندگى و همه هستى‌ام تمام شود؟».

بخش‌هایی از ترجمه کتاب «شهید الأمه وشاهدها».”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”… اسلام را به میدان‌های زندگی بیاورید تا انسان را از بردگی‌های اجتماعی برهاند و بگوید: «بنده دیگران مباش که خدا تو را آزاد آفریده است» و قانون مساوات و برادری را میان همه شهروندان اعلام کند و درباره مردم این‌چنین بگوید : «(مردمان) دو دسته‌اند یا برادران تواند در دین یا هم‌نوع تو اند در آفرینش» و بر سر ظلم و ستم فریاد برآورد که: «به خدا قسم داد ستمدیده را از ستمکار می‌‏گیرم، و افسار ستمکار را مى‌کشم تا به آبشخور حق وارد سازم، گرچه حق برای او ناخوشایند باشد».

بارقه‌ها، ص ٣٢۶.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=”طرح شعار «جمهوری اسلامی» از جانب امام خمینی چیزی نیست جز تداوم دعوت انبیاء و ادامه نقش محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم و علی علیه‌السلام در برپایی حکومت خدا بر روی زمین. امام خمینی با طرح این شعار، بیان‌گری صادق از اعماق ضمیر امتی است که جز در سایه اسلام شکوه و عظمتی نشناخت و هرگز زیر بار ذلّت و زبونی و بیچارگی و محرومیت و وابستگی به کفار استعمارگر زندگی نکرد، مگر آن گاه که اسلام را رها نمود و رسالت عظیم و تاریخی خود را در زندگی فراموش کرد.

اسلام راهبر زندگی، ص۴۴.”][/vc_column][/vc_row]

[vc_row][vc_column][rt_blockquote_style blockquote_content=” بدون شک شما مردم مسلمان ایران با انتخاب جمهوری اسلامی به عنوان برنامه زندگی و چارچوبی برای حکومت، یکی از بزرگ‏ترین فرایض الهی را انجام می‌دهید و حقیقت حکومتی را به واقعیت زندگی بازمی‌گردانید که پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم پیاده ساخت و تمام زندگی خود را وقف آن نمود. شما حقیقت همان طرحی را که امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خاطر آن جهاد کرد و با مارقین و قاسطین جنگید و حقیقت انقلابی را که امام حسین علیه‌السلام تا آخرین قطره خونش را در راه آن نثار کرد، مجسم می‌سازید. شما با انتخاب بزرگ خود، هدف والای آن خون‏های پاکی را که سیزده قرن پیش بر زمین کربلا ریخته شد، محقق می‌کنید.
پس طبیعی است که تمدن غربی، انتخاب آگاهانه شما را که اسلام را به عنوان برنامه زندگی برگزیده‏ اید، به‌عنوان مبارزه‏ طلبی آشکاری با بنیادهای فکری و ایدئولوژی تمدنی خویش به شمار آورد. چنان که این تمدن، پافشاری شجاعانه شما بر برکناری شاه از حکومت و نابودی حکومتش را مخالفت صریح با مصالح سیاسی و اندیشه‏های استعماری خود قلمداد کرد؛ زیرا تمدن اروپایی از دیرباز برای انسان اروپایی و امریکایی، این پندار را به وجود آورده بود که حساب اسلام را رسیده و توانسته مسلمانان را مجبور کند که از اسلام ـ با همه جنبه‌های نظامی و سیاسی و فرهنگی آن ـ دست بردارند و به جای آن، از برنامه ها و شیوه های انسان غربی در زندگی تقلید کنند…

اسلام راهبر زندگی، ص۴۴.”][/vc_column][/vc_row]