اخبار
تخفیف کتاب به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه

با تسلیت ایام سوگواری شهادت حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیهت به اطلاع می‌رساند، به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهید صدر به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه و شهادت بهشتی‌بانوی جهان، حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، برای آشنایی بیشتر دوست‌داران اهل‌بیت علیهم‌السلام با تاریخ ائمه علیهم‌السلام و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، کتاب‌های زیر در بخش فروشگاه سایت با تخفیف ٢٠ درصد تخفیف عرضه می‌شود:

فارسی:

فدک در تاریخ

فدک در تاریخ، پژوهشی درباره ولایت، پژوهشی درباره امام مهدی علیه‌السلام

امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام، مرزبانان حریم اسلام

عربی:

فدک فی التاریخ

فدک فی التاریخ، بحث حول الولایة، بحث حول المهدی علیه‌السلام

أئمة أهل البیت علیهم‌السلام، و دورهم فی تحصین الرسالة الاسلامیة

 

شایان توجه است که «فدک در تاریخ» با نوشتاری منصفانه درباره جریان فدک از نظرگاهی بی‌طرف به روایت و تحلیل رویدادهای مربوط به آن می‌پردازد.

آیت‌الله شهید سیدمحمدباقر صدر محتوای این کتاب را در دوران نوجوانی خود تدوین کرد و بعدها آن را به درخواست یکی از ناشران نجف به چاپ رساند.

شهید صدر کتاب را در پنج فصل تدوین کرده که عناوین آن به ترتیب به این شرح است: «بر صحنه قیام»، «معنای حقیقی و رمزی فدک»، «رقابت سیاسی خلفا با حضرت علی (ع)»، «گوشه‌هایی از کلام فاطمه الزهرا(س)» و «ارزیابی نهایی ماجرا».

 

زمان این طرح با فرا رسیدن ایام فاطمیه ، از روز دوشنبه ٨دی ماه ١٣٩٩ تا پایان دی ماه می‌باشد.

نشست «راز ما شدن» با معرفی و بررسی کتاب «نا» روز سه‌شنبه ۲۵ آذرماه ١٣٩٩ با مشارکت پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و با حضور حجت‌الاسلام محمود دعایی و زهرا حائری در فرهنگ‌سرای امام(ره) برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی فرهنگ و هنر، نشست «راز ما شدن» با معرفی و بررسی کتاب «نا» روز سه‌شنبه ۲۵ آذرماه با مشارکت پژوهشگاه تخصصی شهید صدر و با حضور حجت‌الاسلام محمود دعایی و زهرا حائری در فرهنگ‌سرای امام(ره) برگزار شد. این نشست به منظور رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی مقابله با ویروس کرونا بدون حضور شهروندان و به‌صورت مجازی برگزار شد و علاقه‌مندان در فضای مجازی به‌صورت زنده از آن بهره بردند.

حجت‌الاسلام‌ دعایی: شهید صدر اوج عظمت یک عالم و محقق در عصر ما بودند

حجت‌الاسلام محمود دعایی محقق و مدیرمسئول روزنامه اطلاعات، از شاگردان امام خمینی(ره) و سفیر وقت ایران در عراق، نخستین سخنران این نشست بود که عنوان کرد: زیبنده است در این مجالس کسانی صحبت کنند که از فضای فکری و پژوهشی شهید صدر بهره کافی را برده باشند و من از این حیث فقیر هستم. اما به‌دلیل حضور در نجف و درک محضر این عالم بزرگوار، خاطراتی درباره ایشان و ارتباط سازنده‌ای که با حضرت امام(ره) داشتند، بیان می‌کنم.

وی ادامه داد: شهید صدر اوج عظمت یک عالم و محقق در عصر ما بودند. در ایران ما شهید مطهری این جایگاه را داشتند و در عراق شهید صدر. این دو بزرگوار رسالت تاریخی خود را در آن دوران به‌نحو احسن ایفا کردند. کتاب «فلسفتنا» از آیت‌الله صدر همان ویژگی‌هایی را داشت که کتاب «شرح اصول فلسفه و روش رئالیسم» شهید مطهری در ایران داشت. این دو عالم از لحاظ جغرافیایی دور و از نظر فکری بسیار به هم نزدیک بودند. شهید صدر اهتمام ویژه‌ای در تبیین اصول عقاید اسلامی در جامعه و پاسخ به شبهات روز داشتند و کتاب «اقتصادنا» را نیز با این نگاه نوشتند. دو کتاب «فلسفتنا» و «اقتصادنا» در ایران نیز ترجمه و چاپ شد که شهید صدر از کیفیت ترجمه کتاب فلسفی‌شان ناراضی بودند، اما از ترجمه کتاب اقتصادی‌شان رضایت کامل داشتند.

حجت‌الاسلام دعایی در ادامه به نقل خاطره‌ای از شهید آیت‌الله صدر پرداخت و گفت: یک بار ایشان را در عراق دیدم و به من گفتند اگر با آقای مطهری ارتباط دارید از ایشان اجازه بگیرید کتاب «مسئلۀ حجاب» را در عراق ترجمه و منتشر کنیم. فرمودند خواهرم بنت‌الهدی این آمادگی را دارد. در ایران موضوع را با شهید مطهری مطرح کردم و ایشان ویراست جدید کتاب را در اختیارم قرار دادند و در سفر بعدی‌ام به عراق کتاب را تقدیم شهید صدر کردم.

وی اضافه کرد: در جریان هجرت امام (ره) از عراق به فرانسه، لحظات پایانی حضور امام(ره) در عراق برای علاقه‌مندان ایشان بسیار دلهره‌آور بود، چون نسبت به آینده نهضت ایشان نگران بودیم و حضورشان در کشوری غیراسلامی باعث نگرانی ما بود. شهید صدر در آن روزها ابراز ارادت و علاقه به حضرت امام(ره) داشتند و صحبت‌ها و حمایت‌هایشان باعث شد امیدی در دل ما زنده شود. این نشان‌دهنده عمق نگاه و شناخت آیت‌الله صدر نسبت به شرایط جهان بود و این در شرایط آن روزگار نجف، اهمیتی دوچندان داشت.

حجت‌الاسلام دعایی در پایان سخنانش در نشست راز ما شدن گفت: حضور شهید صدر در عراق آن سال‌ها، تأثیر ویژه‌ای بر حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌های عراق داشت و فضای روشنفکری آن زمان را تحت‌تأثیر قرار می‌داد. در روزهای پایانی عمر ایشان مقدمات حضورشان در ایران نیز فراهم شد و امام(ره) از سفر آیت‌الله صدر به ایران استقبال کردند و فرمودند به ایشان بگویم ایران وطن شماست. متأسفانه تقدیر این‌گونه رقم خورد که آقای صدر و خواهر بزرگوارشان در راه آرمان و عقیده‌شان به شهادت برسند.

زهرا حائری: شهیده بنت‌الهدی صدر انعکاس کاملی از برادرشان بودند

در ادامۀ نشست راز ما شدن زهرا حائری از شاگردان شهیده بنت‌الهدی صدر به بیان نکاتی پرداخت و گفت: درک عظمت جایگاه بزرگوارانی مانند شهید صدر و خواهرشان فراتر از درک ماست. این دو عالم در زمان خودشان به‌خوبی شناخته نشدند و امروز نیازمند برگزاری چنین نشست‌هایی برای شناخت بیشتر آنان هستیم. همچنین نگارش کتاب‌هایی مانند «نا» می‌تواند با زبان داستانی، شخصیت‌های بزرگ اسلام را به عموم مردم بشناساند.

وی افزود: شهیده بنت‌الهدی صدر انعکاس کاملی از برادرشان بودند و وقتی به ایشان می‌گفتیم شما کجا درس خوانده‌اید، می‌فرمودند من مدرسه نرفته‌ام و فقط نزد برادرم تحصیل کرده‌ام. ایشان و شهید صدر به‌معنای واقعی کلمه یک روح در دو بدن بودند. در زمانی که دختران و زنان محدودیت‌های متعددی داشتند، میزان دانش و اثرگذاری علمی شهیده بنت‌الهدی یک معجزه بود. در وضعیتی که دختران عراقی حتی اجازه خروج از منزل را هم نداشتند، ایشان سه روز هفته را در نجف و بقیه هفته را در کاظمین سپری می‌کردند تا به تدریس علوم دینی به ما بپردازند.

حائری اظهار کرد: باورش سخت است که یک دختر در آن روزگار بتواند در حوزه‌های گوناگون علمی تا این حد اثرگذار باشد. ایشان در تشویق دختران به ادامه تحصیل هم بسیار فعال بودند و بسیاری از پدرها را متقاعد می‌کردند که اجازه تحصیل به دخترانشان بدهند. همچنین در زمینه ترویج مطالعه تلاش فراوانی داشتند و چند روز یک بار درس را کاملاً تعطیل می‌کردند و ما را به کتابخانه می‌بردند و می‌گفتند هر کتابی که می‌خواهید بخوانید. من عادت کتاب خواندن را از ایشان به یادگار دارم.

وی در پایان ابراز امیدواری کرد که با برگزاری چنین برنامه‌هایی، شخصیت‌هایی مانند شهیده بنت‌الهدی صدر به‌عنوان الگویی برای زنان و دختران جامعه معرفی شوند.

سخنران پایانی نشست، حجت‌الاسلام سید امید مؤذنی معاون پژوهشی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر بود که با تقدیر از فرهنگ‌سرای امام(ره) برای برگزاری این برنامه گفت: کتاب «نا» بسیار هنرمندانه نوشته شده و دو ویژگی مهم دارد؛ یکی اینکه خانم برادران نویسنده کتاب بسیار جامع به شهید صدر پرداخته‌اند و ابعاد مختلف زندگی‌شان را پوشش داده‌اند. این کتاب پرسش‌های فراوانی را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند و باعث می‌شود خواننده کتاب بخواهد دانستن درباره شهید صدر را ادامه دهد.

وی ادامه داد: ویژگی دیگر کتاب، پرداختن به شهید صدر از زوایای دید متنوع است و راوی در مقام دانای کل سعی کرده به روایت‌های مختلف از ایشان نیم‌نگاهی داشته باشد و به وجوه متفاوت شخصیت آیت‌الله صدر بپردازد. به خانم برادران برای نگارش این کتاب مهم تبریک می‌گویم و فکر می‌کنم این کتاب با قلمی روان و شیوا نوشته شده است.

امضای پوستر نشست توسط میهمانان، پایان‌بخش ویژه‌برنامه نشست راز ما شدن بود.

فرهنگ‌سرای امام خمینی (ره) برگزار می‌کند: راز ما شدن ؛ بازخوانی و گفت‌وگو درباره کتاب «نا».

کتاب «نا» روایتی واقع‌نما و مستند از شهید صدر است که توسط پژوهشگاه تخصصی شهید صدر به رشته تحریر درآمده است. «نا» مملو از جزئیات درباره شهید صدر است که با پرهیز از زیاده‌پردازی و اغراق، به شرح زندگی او پرداخته است. مریم برادران در طول نوشتن این کتاب با خانوادۀ شهید صدر به‌ویژه همسر شهید در ارتباط بوده و از ارشاد و راهنمایی آنان بهره برده است. این کتاب نخستین بار در آبان ماه ١٣٩٩ وارد بازار کتاب شد و اکنون به چاپ پنجم رسیده است.

در نشست راز ما شدن، آیت‌الله سید منذر حکیم، استاد خارج فقه حوزه علمیه و شاگرد شهید صدر، حجت‌الاسلام محمود دعایی، محقق و مدیرمسئول روزنامۀ اطلاعات، از شاگردان امام خمینی و سفیر وقت ایران در عراق، و سرکار خانم زهرا حائری از شاگردان شهیده بنت‌الهدی صدر و احسان محمدی، کارشناس‌مجری حضور خواهند داشت و پیرامون این کتاب به گفت‌وگو خواهند پرداخت.

آیت‌الله سید محمدباقر صدر فقیه، فیلسوف، اندیشمند، مبتکر و نظریه‌پرداز شیعه و سیاستمدار عراقی بود. وی به‌دنبال نبردی طولانی با حزب بعث عراق به‌تدریج به‌عنوان یک رهبر شناخته‌شده موردتوجه مردم قرار گرفت و به‌علت مبارزاتش با حکومت بعثی عراق بارها توسط حکومت عراق دستگیر و زندانی شد. وی سرانجام در فروردین ۱۳۵۹ به همراه خواهرش بنت‌الهدی صدر به دستور صدام حسین به شهادت رسیدند. امام راحل (ره) در پیامی ۳ روز عزای عمومی را برای شیعیان اعلام کردند و فرمودند:

شهادت این بزرگواران که عمرى را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذرانده‏‌اند به‌دست اشخاص جنایت‌کارى که عمرى به خون‌خوارى و ستم‏‌پیشگى گذرانده‏‌اند عجیب نیست؛ عجب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت‌پیشه، دست خبیث خود را به خون آنان آغشته نکنند. عجب نیست که مرحوم صدر و همشیرۀ مظلومه‏‌اش به شهادت نایل شدند؛ عجب آن است که ملت‌هاى اسلامى و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاه‌ها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل‌بیت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- وارد مى‏‌شود بى‏‌تفاوت بگذرند و به حزب‏ ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکى پس از دیگرى مظلومانه شهید کنند. و عجب‌تر آنکه ارتش عراق و سایر قواى انتظامى آلت دست این جنایت‌کاران واقع شوند و در هَدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.

راز ما شدن ، سه‌شنبه ٢۵ آذر ماه ساعت ١۴ در فرهنگسرای امام(ره) با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برگزار خواهد شد و هم‌زمان از صفحۀ اینستاگرام این فرهنگسرا و صفحه پژوهشگاه تخصصی شهید صدر  به‌صورت زنده انتشار خواهد یافت.

کتاب نا را اینجا ببینید

معرفی شخصیت شهید صدر به نسل کنونی و نسل‌های بعدی یک ضرورت است

به گزارش خبرگزاری ایکنا، نشست رونمایی از کتاب نا برگزار شد. عصر دوشنبه ١٧آذر ١٣٩٩ از کتاب نا، نوشتۀ مریم برادران رونمایی شد. در این نشست که در اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی برگزار شد، آیت‌الله مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری، سرکار خانم بروجردی،‌ رئیس کتابخانۀ ملی و خانم مریم برادارن نویسندۀ کتاب به سخنرانی پرداختند.

گفتنی است کتاب نا، زندگی‌نامه شهید صدر به قلم مریم برادران است که نخستین چاپ آن در آبان ماه امسال روانه بازار کتاب شد و اکنون در کمتر از دو ماه به چاپ چهارم رسیده است.

کتاب «نا» در نوع خود کم‌‌نظیر و از جهاتی بی‌نظیر است

آیت‌الله مبلغی در نشست رونمایی از کتاب نا، با اشاره به ضرورت معرفی شخصیت شهید صدر به نسل کنونی و نسل‌های بعدی بیان کرد: طبیعتاً این معرفی باید روزآمد، مؤثر و برخوردار از ادبیات موردپذیرش برای نسل کنونی باشد. این کتاب را که تورق کردم، به این نتیجه رسیدم که این توانایی در قلمِ به‌کاررفته در این کتاب وجود دارد و توانسته زوایایی از زندگی شهید صدر و حتی فراتر، پاره‌ای از ساحت‌های علمی ایشان را در قامت علمی جذاب درآورد و این باعث تقدیر از نویسندۀ توانای این کتاب سرکار خانم برادران است.

عضو مجلس خبرگان رهبری، در ادامۀ نشست رونمایی از کتاب نا، با اشاره به اینکه شهید صدر یک فیلسوف بزرگ و مفسر پر از ابتکار، اندیشمند اصولی خلاق و نظریه‌پرداز بود گفت: البته باید تأسف خورد که این اندیشه‌ها، این شخصیت و این راه به‌دلیل شهادت ایشان به‌شکل نیمه‌تمامی رها شد و ایشان نتوانست این راه را کامل کند. شهید صدر به‌دنبال این بود که این «نا»ها را تکمیل کند. آخرین «نا»یی که نوشت «مجتمعنا» بود که کتاب بسیار ارزشمندی است که از «فلسفتنا» و «اقتصادنا» ارزش بیشتری دارد؛ چراکه آمده بود تا سنن حاکم بر جامعه را ترسیم کند و البته این کتاب با هجوم بعثی‌ها از دست رفت و همین نشان‌دهندۀ هجوم به تاریخ و اندیشه بود.

نشست رونمایی از کتاب نا2

وی در ادامه افزود: از سرکار خانم برادران تقدیر می‌کنم که نثر شیوایی دارند و با این قلم توانسته‌اند با نسل جدید رابطه برقرار کنند. شهید صدر در فضای ایران ناشناخته است و این کتاب برای همه قابل‌توجه است، البته برخی از بخش‌های کتاب همانند ارتباط شهید صدر با مذاهب اسلامی و مسلمانان باید بازسازی شود که بنده در این زمینه برای کمک کردن آمادگی دارم، چراکه درست است برخی از کتاب‌های ایشان شیعی صِرف است، اما کتاب‌هایی هم برای همۀ جهان اسلام دارند.

کتاب «نا» در نوع خود کم‌‌نظیر و از جهاتی بی‌نظیر است. خوب است که این روش برای شخصیت‌های دیگر هم به‌کار گرفته شود. انقلاب اسلامی این برکات را برای ما خلق کرده است و لازم است در اینجا از امام امت یاد و برای آن حضرت تکامل روحی و معنوی آرزو کنم. همچنین برای مقام معظم رهبری که مدیریت کلان کشور را بر عهده دارند، آرزوی سلامتی دارم که بحمدلله مقتدرانه در عرصه جامعه اسلامی حضور دارند.

نا به‌نوعی تاریخ شفاهی است

در ادامۀ نشست رونمایی از کتاب نا، سرکار خانم اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با اشاره به زندگی شهید محمدباقر صدر گفت: کتاب «نا» فارغ از جنبه‌های هنری و بدیع آن، یک اثر ماندگار و ارزشمند است. من با سرکار خانم بنت‌الهدی صدر آشنا هستم و خاطرات زیادی از آن ایام دارم.

رئیس کتابخانۀ ملی با اشاره به تأثیرات شهید صدر در جامعه گفت: علمای علمِ رفتار در ترسیم شخصیت و شکل‌گیری اندیشه افراد، عوامل مختلفی را مؤثر می‌دانند. برخی معتقدند یک فرد براساس ذات و وجود خودش یاد می‌گیرد، آموزش می‌بیند و همان رفتار را به سطح جامعه تعمیم می‌دهد. قرآن نیر می‌فرماید هر کسی براساس شاکله وجودی خود عمل می‌کند. برخی بر تأثیر شرایط تربیتی و محیطی بر شکل‌گیری شخصیت افراد تأکید می‌کنند. این تعبیر قرآنی تأثیر آموزش‌های محیطی بر شکل‌گیری رفتار افراد است که خداوند به آن اشاره کرده است. شهید صدر را هم نمی‌توانید منفک از شرایط اجتماعی او ببینید. ایشان در خانوادۀ صدر پرورش پیدا کرد و همه می‌دانیم سابقه این خاندان چقدر در شکل‌گیری باورهای دینی در همۀ جامعۀ اسلامی تأثیر دارد و همۀ مسلمانان متأثر از این خاندان هستند، لذا در جبل‌عامل همان صداهایی را می‌شنویم که در درون خانوده شهید صدر می‌شنویم.

نشست رونمایی از کتاب نا

سرکار خانم بروجردی در ادامه سخنان خود در نشست رونمایی از کتاب نا، افزود: به نظرم شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان عراق لازم است در این کتاب توصیف شود، چراکه جای آن خالی است. حزب بعث کشتارهای بسیار خونینی به راه انداخت و این باعث ایجاد ساختاری شده بود که مردم عراق مرجعیت را بیش از پیش قبول داشته باشند. البته در همان شرایط سیاسی و اجتماعی نسل جدیدی در عراق شکل گرفته بودند که تمایل به بی‌دینی و کمونیسم در راستای ایجاد عدالت داشتد، لذا بررسی این مسائل در کتاب به جمع‌بندی بهتر آن کمک می‌کند؛ هرچند کتاب ارزشمندی نگاشته شده است و نوعی از تاریخ شفاهی است که با قلمی زیبا و روان تنظیم شده است.

نشست رونمایی از کتاب نا

رفتار در خانواده نشان‌دهندۀ خودِ واقعی اشخاص است

مریم برادران در ادامۀ نشست رونمایی از کتاب نا، گفت: هرچه بیشتر می‌گذرد، با دیدن بازخورد نظرات مختلف درباره کتاب، به میزان بیشتری می‌فهمم چه جسارتی کرده‌ام. بنده چون شهید صدر را دوست داشتم، این کتاب را نوشتم، چراکه توانستم با شهید صدر ارتباط بگیرم و معتقدم اگر شیفته کسی نباشم، در رابطه با وی کتابی نمی‌نویسم که البته سعی می‌کنم جانب انصاف را رعایت کنم، چراکه این کار برایم لذت‌بخش است.

این کتاب فقط یک روایت یعنی روایت بنده است که توانسته‌ام در قالب محدودی که انتخاب کرده‌ام، با دیگران در میان بگذارم. معتقدم بسیاری از امور متعلق به نویسنده است و ضرورتی ندارد همه را در متن بگذارد، بلکه بهتر است مطالبی را در خلأ بگذارد تا اگر برای خواننده دل‌نشین شد، خود وی هم دنبال تحقیق برود.

نشست رونمایی از کتاب نا

در جاهایی به‌قصد، الفاظ عربی را بدون ترجمه آوردم که البته با انتقادهایی هم مواجه شد. نمی‌خواهم اشتباهات خود را توجیه کنم، اما برخی از موارد همانند ترجمه‌هایی که برخی گفته‌اند، کم‌رنگ است و به نظرم بی‌دلیل نبوده است، باعث شد تا چنین کاری انجام دهم. بنده فقط ورود خودم به این عرصه را با دیگران به اشتراک گذاشتم و بسیار خوشحال می‌شوم افراد دیگری وارد این حوزه شوند و امیدوارم توانسته باشم اقدامی انگیزه‌بخش انجام دهم.

مریم براداران در نشست رونمایی از کتاب نا، با اشاره به اینکه کتاب نا تاریخ شفاهی نیست گفت: اصل سبک کار من براساس خاطره است که سعی کرده‌ام با فهم زمینه، یک روایت زندگی‌نامه‌ای بنویسم و امیدوارم روزی تاریخ شفاهی‌های خوبی در این زمینه نوشته شود.

موضوع دیگر خانواده‌محوری است که در نقدها و یادداشت‌ها وجود دارد. من معتقدم بزرگی افراد را می‌توان طریق خانواده آنها فهمید، چراکه ممکن است کسی در اجتماع بتواند نقش بازی کند، اما در خانه خود چنین اثری نداشته باشد. به همین دلیل از خانواده شروع کردم و نشوتم که شهید صدر، فردی بسیار بزرگ و مورد احترام و مطرح است، اما در خانه، یک پدر، همسر، پسر و بسیار متواضع است.

 

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه تخصصی شهید صدر، آیین رونمایی از کتاب «نا»، زندگی‌نامۀ شهید سید محمدباقر صدر، نوشتۀ مریم برادران از سوی پژوهشگاه شهید صدر و با همکاری سازمان اسناد و كتابخانۀ ملی برگزار می‌شود.

در آیین رونمایی از کتاب نا که در اندیشگاه سازمان اسناد و كتابخانۀ ملی و با اجرای کارشناس محترم آقای شهرام شکیبا برگزار می‌شود، آیت‌الله احمد مبلغی عضو مجلس خبرگان رهبری، سرکار خانم دکتر بروجردی رئیس سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی، دکتر مسعود معینی‌پور مدیر شبکۀ چهار سیما و مریم برادران نویسنده کتاب حضور خواهند داشت و به ارائه نظر و بررسی کتاب خواهند پرداخت.

گفتنی است کتاب «نا»، جدیدترین اثر پژوهشگاه تخصصی شهید صدر درباره زندگی و زمانۀ این شهید والامقام است که در قالب زندگی‌نامه داستانی با قلم سرکار خانم برادران چاپ و منتشر شده است. این کتاب که نخستین بار در آبان‌ماه ١٣٩٩ به چاپ رسید اینک چاپ چهارم آن روانه بازار کتاب شده است.

مریم برادران کوشیده این روایت، کتاب بلند و پرحجمی نباشد، اما داستانی جامع همراه با جزئیات فراوان را روایت کرده که از ارتباطات خانوادگی گرفته تا مبارازات سیاسی و فعالیت‌های علمی و… را دربر می‌گیرد.

نا روایت‌های بی‌روحِ تاریخی را در قالب و زبان داستان روایت کرده، ولی درعین‌حال واقعیت است و اغراقگری و خیال‌پردازی ندارد. همۀ جزئیات این کتاب دارای مستندات تاریخی و تأیید از سوی همسر و دیگر اعضای خانوادۀ شهید صدر است.

یادآور می‌شود آیین رونمایی از کتاب نا روز دوشنبه ١٧ آذرماه ١٣٩٩ از ساعت ١۵ تا ١٧ در اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی، واقع در اتوبان حقانی (غرب به شرق)، خروجی كتابخانه ملی برگزار خواهد شد. همچنین این مراسم به‌صورت زنده از صفحۀ رسمی اینستاگرام پژوهشگاه شهید صدر و صفحۀ اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی به آدرس‌های زیر پخش خواهد شد.

https://www.instagram.com/shahidsadr/

https://www.instagram.com/andishgah.nlai/

برای حرید کتاب نا اینجا را کلیک کنید

 

به گزارش خبرگزاری تسنیم، از یاد نبردن و مرور زندگی آنان که در رخدادهای زمانه خود و پس از خود موثر بودند، کمترین کاری ا‌ست که می‌توانیم برای زنده نگهداشتن آرمان‌هایشان انجام بدهیم. کتاب “نا” به قلم مریم برادران که توسط انتشارات دارالصدر منتشر شده تلاشی در همین راستاست که روایت زندگی آیت الله شهید صدر ، مرجع تقلید، نظریه‌پرداز و عالمِ نابغه‌ جهان اسلام است.

در کتاب “نا” و زندگی شهید صدر، ما برای همه‌ انسان‌ها جایی داریم؛ کودک، دختر، پسر، همسر، شوهر، مادر، پدر، محصل، کاسب، خانواده، فعال سیاسی و حزبی، علاقه‌مند به فلسفه‌ صدرایی، فعال در روزنامه و نشریه، مبارز، مدرس و حتی مخالف و منتقد برای همه و همه جایی در زندگی و زمان کوتاه حیات شریف ایشان وجود دارد.

قاضی سعید قمی، به سه معنا از زمان اشاره می‌کند: زمان کثیف، زمان لطیف و زمان الطف؛ که انسان‌ها بسته به سعۀ وجودی‌شان با آنها ارتباط دارند. برای انسان‌ها بر اساس ارتباطی که با هر یک از این ساحت‌ها برقرار می‌کنند، زمان به شکل متفاوتی می‌گذرد. برای مثال، گاهی وقت‌ها زمان برای ما کُند می‌گذرد و گاهی تند؛ این کند و سریع گذشتن به واسطه‌ درکی است که ما با ساحت‌هایی از این عالم برقرار می‌کنیم و به آنها متصل می‌شویم.

در یک زندگیِ حدود چهل ساله، این همه حادثه شورانگیز رقم می‌خورد، به دلیل آن که شهید صدر در ظاهر، چهل سال زندگی کرده، اما کیفیت این زندگی به واسطه‌ اتصال با ساحت‌های دیگری از این عالم بیش از اینها است. زندگی شهید صدر آنقدر متنوع و متکثر است که ما در کتاب “نا” به اندازه چند قرن، آدم احساس می‌کنیم، زندگی مرور می‌کنیم و تعامل می‌فهمیم. اینها در ساحت زمان عادی و روزمره قابل درک نیستند.

همین که شهید صدر در آن مدت کوتاه عمرشان توانسته به اندازه چند قرن زندگی و فکر کند، زندگی‌اش را برای ما خواندنی می‌کند. گویی او برای امروز ما هم در آن چهل سال زندگی کرده و زمانی که زندگی صدر را ورق می‌زنیم احساس می‌کنیم می‌توانیم جایی در آن مجموعه متنوعی که شهید صدر حاصل کرده بود، داشته باشیم. جایگاهی که ما را در مجموعه زندگی شهید صدر به آدم‌های دیگر مرتبط می‌کند، حتی اگر پژوهشگر علوم دینی و فقه خوان نباشیم، حتی اگر کاسب باشیم…

اما سؤال آن است که شهید صدر، چطور چنین جهانی را در این چهل سال رقم زده است؟ به گمان من پاسخ این سؤال در بخش‌های آخر کتاب نا است. جایی که می‌بینیم دیگر انسان‌های متعددی با شهید صدر ارتباط ندارند. تنها کسانی که در لحظات آخر عمر شریف ایشان در کنارشان هستند و از شهادتشان باخبرند، بعضی از افراد خانواده و همسایه‌ها و دوستان‌اند؛ حتی پس شهادت صدر، تشییع جنازه‌ای هم برای او برگزار نمی‌شود، در اوج غربت به شهادت می‌رسد و تا مدت‌ها هیچ کسی از محل دفنش خبر ندارد.

اصلاً گویی اثری از شهید صدر نمی‌بینیم. رمز بقای محمدباقر صدر، رمز اینکه در زندگی و در افکار او، جا برای همه هست، همین غربت و کم شدن ارتباطات ظاهری است. شهید صدر، از خودش می‌گذرد و از زمان کثیف ما، به زمان لطیف و الطف می‌رود. به همین خاطر است که وقتی کتاب “نا” را می‌خوانیم، دوست داریم جایی در زندگی شهید صدر داشته باشیم؛ دوست داریم صدر باشیم. دوست داریم از این زمان، به زمان شهید صدر برویم.

کتاب “نا” و روایت زندگی آیت الله شهید صدر ، بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، من را بار دیگر با انسان‌هایی مواجه کرد که اگر چه بسیار شبیه همه‌ ما هستند، اما به اندازه چندین قرن، زندگی می‌کنند و حادثه رقم می‌زنند. این انسان‌ها، انسان‌های تراز انقلاب اسلامی‌اند. انقلاب اسلامی هم در زمانه‌ای رخ داد که احتمال وقوع انقلابی با نام دین قابل تصور نبود. انسان‌های انقلابی، تنها یک راه داشتند؛ این که به اندازه‌ کل جهان، به اندازه‌ کل تاریخ زندگی کنند، مبارزه کنند، کار کنند و حادثه رقم بزنند. شاید به همین دلیل است که لیلی عشقی، انقلاب اسلامی را زمانی میان زمان‌ها یا زمانی فراتر از زمان‌ها می‌داند. شهید محمدباقر صدر، انسان تراز انقلاب اسلامی است، انسانی فراتر از زمان‌ها.

خانم دکتر برادران در کتاب  «نا» که پاییز امسال روانۀ بازار شده است، راوی روزگاری است که بر یکی از انسان‌ترین انسان‌های هم‌عصر ما گذشت. در نگاه او شهید صدر برای مابودن خیلی زحمت کشید و همین باعث شد نام روایت خود را نا (یعنی ما) بگذازد. درباره این روایت با ایشان گفت‌وگو کردیم.

همیشه در دوران‌های خاصی از تاریخ، ریسمانی از جنس آدم‌های خاص و برگزیده برای به جلو بردن جامعه و تعالی بخشیدن ارزش‌های اخلاقی و انسانی حاضر بودند که خیلی وقت‌ها قربانی جهل مردمان همان روزگار شدند. شهید سید محمدباقر صدر یکی از همان آدم‌هاست. کتاب «نا» که به‌تازگی توسط انتشارات دارالصدر منتشر شده، زندگی شهید سید محمدباقر صدر و کوشش‌ها و مصائب ایشان در مسیر تعالی فکر و جان انسان‌ها را روایت می‌کند. “نا” با استناد به منابع موجود پیرامون زندگی شهید صدر، جزئیات زندگی، فعالیت‌ها و خانواده‌ی ایشان را در یک روایت نه‌چندان بلند، آورده است که خواندن آن دریچۀ روشنی به زندگی این عالم ناشناخته بازمی‌کند.

*کتاب «نا» چطور خلق شد؟

این‌طور که از پژوهشگاه صدر با من تماس گرفتند و گفتند کارهای قبلی من را دیده‌اند و پیشنهاد تولید کتابی درباره زندگی شهید صدر را دادند. همان ابتدا دلم خالی شد، چون صدرها همیشه برای من جذاب بوده‌اند. اما خود شهید صدر در ذهن بیشتر ما آدمی است که هست؛ در همین حد که اسمش را شنیده بودم، می‌دانستم در عراق زندگی می‌کردند و در زمان صدام با خواهرشان شهید شدند. مهم‌تر از همه‌ی اینها در حوزۀ علوم انسانی هم اسم فلسفتنا و اقتصادنا را شنیده بودم.

محمدباقر صدر از جهت شخصیت علمی‌اش برایم مهم بود. ولی برای این کار مردد بودم و راحت نپذیرفتم. چون شناخت زیادی نداشتم. بنابراین به درخواست من چند کتاب فرستادند که بخوانم و با ایشان آشنا بشوم. کتاب شرح صدر را که خواندم موضوع برایم بسیار جذاب شد و ناخودآگاه، من را کامل به خودش مشغول کرد، طوری که مدام با دوستانم درباره‌اش گفت‌وگو می‌کردم.

*در مقدمه‌ی کتاب درباره‌ی تصویری که از شهید صدر پیش از نوشتن «نا» داشتید گفتید، پس از نوشتن، این تصویر چه تغییری کرد؟

همان عکس و همان تصویر برایم مأنوس‌تر شد: عالم متفکری که سرش به نوشتن و اندیشیدن گرم است. گاهی کسی را دوست داریم و این دوست داشتن فقط حسی است، اما گاهی این دوست داشتن همراه با شناخت است. الآن علاقه‌ی من به شهید صدر در این وضعیت است و حالا می‌توانم به ایشان به‌طور فعال فکر کنم.

*چرا به اسم «نا» برای این کتاب رسیدید؟

در طول این روایت، احساس می‌کردم اگر آدم‌ها «ما» بودند، محمدباقر صدر شهید نمی‌شد. شهید صدر برای «مابودن» خیلی زحمت کشید و در تجربه‌های زندگی ایشان هم مشهود است که هر وقت مشکلی پیش می‌آمد، (حصری بود، دستگیری یا انزوا رخ می‌داد) ما بودن راه‌حل خارج شدن از بن‌بست می‌شد. اتفاق بد وقتی افتاد که آن شکاف ایجاد شد و ما دیگر ما نشد. این مسئله در آن روزهایی که می‌خواندم و مخصوصاً روزهایی که می‌نوشتم برایم خیلی غم‌انگیز بود، چون وقتی می‌نویسم با یک موضوع به‌طور فعالانه متصل می‌شوم و این حسرت و ناراحتی را بسیار بیشتر احساس می‌کردم. هنوز هم که یادش می‌افتم بغض می‌کنم. به نظرم اتفاقی بود که می‌شد نیفتد.

خود شهید صدر هم روی همین تأکید می‌کند، خود امت با همین ما شدن شکل می‌گیرد و حریم امام با همین ما شدن حفظ می‌شود. هنوز و همیشه، ضربه‌هایمان را از همین ما نبودن می‌خوریم و خورده‌ایم.

* «نا» برای چه کسانی روایت می‌کند؟ مخاطب نا چه کسانی هستند؟

درست است که محتوا تعیین می‌کند چگونه بنویسم، اما مخاطب مشخص می‌کند که نقاط اثر کجا باشد و کجاها باید پررنگ‌تر باشد. برای من نسل جوان مهم است؛ چون اثرگذارترین و فکورترین بخش جامعه هستند. اولین جایی که نوشته‌ها می‌توانند جریان‌ساز بشوند، در ذهن و فکر جوان‌هاست. برای خودم جوان تحصیل‌کرده و اهل کتاب مدنظر بوده است؛ یعنی کسی که سطحی از دغدغه‌مندی را داشته باشد و با کتاب که مواجه می‌شود فرقش را با روزنامه یا سرگرمی بفهمد. کتاب من برای تفنن نیست؛ یعنی هیچ تلاشی نکردم برای اینکه کتاب نا سرگرمی ایجاد بکند، یک نفر بخواند و فقط وقتش را بگذارند. مخاطبِ هدفم نسل جوانی است که اهل مطالعه و دغدغه‌مند است.

*تفاوت «نا» با دیگر آثاری که درباره شهید صدر نوشته شده‌اند چیست؟

به نظر من نویسنده، زاویه نگاه و نسبتش با موضوع در اثری که خلق می‌کند تأثیر دارد. تفاوت اصلی این کتاب با کتاب‌های دیگر در اینجاست که مریم برادران روایت خودش از شهید صدر را نوشته است. مثلاً خیلی‌ها می‌پرسند تفاوت نا با شرح صدر چیست؟ مهم‌ترین نقطه‌قوت شرح صدر این است که راوی مستقیم روایتش می‌کند، هیچ‌چیزی نمی‌تواند جای این نقطه‌قوت را بگیرد. یعنی خیلی روایت دست‌اولی است؛ اما روایت من، دست‌اول نیست. البته سعی کردم هر منبعی درباره ایشان بود را بخوانم. اما مطمئنم نقطه‌ضعف و نقاط خالی زیادی دارد. حتی من یک جاهایی نتوانستم با موضوع ارتباط برقرار کنم و ننوشتم و خاطره‌های قشنگی داشتم که ظرفیت متنم را نداشت و کنارش گذاشتم.

*چه چیزهایی نوشتن کتاب «نا» را برای شما سخت می‌کرد؟

من داستان‌نویس نیستم، یعنی سعی می‌کنم سندیت متن را حفظ کنم. خود این، دشواری‌های بسیاری را به همراه دارد، هم باید جذاب بنویسی، هم سندیت را حفظ کنی، هم تصویر خلق کنی و هم اینکه این تصویر خودش باشد؛ کسی که او را می‌شناخته وقتی این کتاب را می‌خواند، این همانی تداعی شود. یعنی تخیل آن‌قدر روایت را دستکاری نکند که از موضوع اصلی دور شود. علاوه‌بر همه‌ی اینها وقتی درباره کسی که دوست داری می‌نویسی خیلی باید از خودت در نوشتن مراقبت کنی. اگر تأمل انتقادی نداشته باشی و سوال نپرسی و خودت و او را نقد نکنی، نتیجه کار به اغراق نزدیک می‌شود و از فهم مخاطب فاصله می‌گیرد. در این موارد سعی کردم، ولی نمی‌دانم چقدر موفق بوده‌ام.

*آیا بخشی از زندگی شهید صدر بوده که بخواهید بنویسید اما نتوانستید؟

بله، گاهی متنم ظرفیت خاطراتی را نداشت. البته اندک بودند؛ مثلاً روایتی از ارتباط عبدالعزیز حکیم با ایشان بود که عبدالعزیز در یازده‌سالگی کتاب کوچکی درباره نماز می‌نویسد که ۱۰ صفحه بیشتر نداشته. در همان عالم کودکی فکر می‌کند تنها کسی که خوب است کتاب او را تصحیح کند محمدباقر صدر باید باشد! سراغ ایشان می‌رود درحالی‌که در درس خارج بوده‌اند. اما از این نوجوان استقبال می‌کند و می‌پذیرد که کتاب او را تصحیح کند و چند روز بعد با یادداشت‌هایی بر متن به او برمی‌گرداند و می‌گوید «اگر پدرت این کتاب را چاپ نکرد، من حاضرم چنین کنم!» خود عبدالعزیز حکیم در اینجا گفته بود رفتار او در مقابل بزرگ و کوچک رفتار انبیا را برایم تداعی می‌کرد.‌

 

*کدام ویژگی شخصیت ایشان شما را خیلی جذب کرد؟

همه‌ی ویژگی‌های ایشان جذاب است، یک آدم که به همه‌ی ابعادش توجه کرده و رشدشان داده است. نمی‌شود او را به این ابعاد تجزیه کرد، یعنی وقتی بُعد عاطفی ایشان را نگاه می‌کنید، محبت فراوان شهید صدر وقتی معنی دارد که علمش را ببینیم. آدمی در این سطح علمی است که محبتش به دل می‌نشیند، وگرنه برای یک آدم معمولی این میزان محبت کردن در خانواده شاید طبیعی باشد. ارتباط پدرانه‌اش با شاگردانش با آن تواضع و مهربانی وقتی برایم جذاب است که در همین سطح علمی او را نگاه می‌کنم یا در کنارش می‌بینم برای اینکه آنها نوآور شوند چطور تشرشان می‌زند که بیشتر فکر کنند و باهم مباحثه‌های کارساز داشته باشند. اثرگذاری کنش‌گرانه او در حل بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاسی وقتی برایم معنادار است که می‌بینم درعین‌حال چشمداشتی به مقام و جایگاه و اعتباریات دیگر ندارد و همین‌هاست که او را در مقام مرجعیت مردمی می‌نشاند.

من ایشان را یک آدم یکپارچه می‌بینم که همه‌ی ابعادش در کنار هم خوب و تکمیل‌کننده و معنابخش هستند. من در میدان‌های علمی می‌بینم که متأسفانه خصیصه‌های ناهنجاری رایج است مثل حسادت، عصبانیت، خودبزرگ‌بینی، که به‌طور طبیعی وجود دارند! ولی این آدم در عین علمی بودن در ساحات مختلف کاملاً با اخلاقی رشدیافته رفتار می‌کند و اتفاقاً این‌گونه بودن برایش طبیعی است.

*ما در جامعه به کدام ویژگی شهید صدر نیاز داریم؟

آدم‌هایی مثل شهید صدر سعی کردند انسان باشند. اگر بخواهیم انسان باشیم باید این‌طور زندگی کنیم. ما در جامعه‌مان بسیار از اخلاق و انسانیت و اسلامیت حرف می‌زنیم، اما چقدر مراعاتشان می‌کنیم؟ یعنی نمی‌توانیم بگویم ما نمونه‌های خوبی برای اسلامیت و انسانیت و عالمیت هستیم.

من این نکته را هم یادآور شوم؛ الگوی کامل ما فقط رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه (علیهم‌السلام) به‌عنوان انسان‌های کامل‌اند. درعین‌حال در دنیای امروز که آن انسان‌های کامل درک نشده‌اند، امثال محمدباقر صدر، نمونه‌های خوبی هستند برای اینکه ببینم در همین عصر حاضر امکان طور دیگری زندگی کردن و امکان نزدیک شدن به آن الگوهای کامل وجود دارد و ناشدنی نیست.

برای زندگی من و امثال من، الگو شدن شهید صدر به این معنی است که بزرگ‌منشی را از او یاد بگیرم، اگر یک معلم هستم، از ویژگی‌های پدرانه او در عین نقدپذیری و ارج نهادن به اندیشه در زیست معلمی الهام بگیرم و با این الهامات مأنوس باشم، ضعف‌های خودم را اصلاح کنم و امیدوار باشم به اینکه یک انسان معمولی هم می‌تواند رشد کند. امید انسان را رشد می‌دهد.

زندگی‌نامه‌نویسی برای من مهم است؛ پر است از امیدواری. وقتی این آدم‌ها را می‌بینم دلم گرم می‌شود که «می‌شود جور دیگری شد». به نظر من این آدم‌ها انسان‌هایی بودند که سعی کردند خودشان را به الگوهای دینی نزدیک کنند و به نظر موفق بودند. شهید صدر ایمان داشت که راه انسان کامل را می‌شود طی کرد، این امیدبخش است و راه را هموار می‌کند.

*نگارش کدام فصل «نا» برای شما سخت‌تر بود؟

فصل آخر، خیلی دردناک بود. نوشتن برگ آخر زندگی شهید صدر برایم سخت تمام شد، تا وقتی که فصل آخر را ننوشتم اسمش نا نشد. وقتی این اسم را مطرح کردم هم شاید شنوندگانی بودند که خیلی دوستش نداشتند و همین حالا هم می‌شنوم که «اسمش خوب نیست.» اما این عنوان از حس درونی من برخاسته که در هم‌نشینی با او سرریز شده، پس تا حد خوبی انتخاب مطلوبی است.

*از تجربه ارتباطتان با خانواده شهید صدر بگویید؟

وقتی کنار فاطمه خانم و اسماً بودم کاملاً حس می‌کردم که با همان قصه‌ها هنوز زندگی می‌کنند. در کتاب «به‌رنگ صبر» همه مصائبی که بر این خانواده گذشته، ذکر شده است. من همان یک جلسه هم که به ملاقاتشان رفتم قصدم گفت‌وگو نبود، چون نمی‌خواستم اذیتشان کنم و برایشان زحمتی باشم. همین دیدن آنها برای اینکه بتوانم بفهمم در مورد چه کسانی می‌خواهم حرف بزنم خوب بود. درک همان بزرگواری‌ها و گرمی ارتباطات، توصیفات مرا در ارتباط با دیگران، چه خانوادگی و چه با دیگری، را غنی کرد. همان یک جلسه حضوری و چند بار مکالمه تلفنی، به من جنس محبت و بزرگواری فاطمه خانم را چشاند. اینکه فهمیدم انسان رهایی است و این‌همه مصیبت نه‌تنها روحش را نکُشته، بلکه نوعی شکفتگی از درون دارند. همان چند لحظه‌ای که اسماً را دیدم نوع گفت‌وگو و تعاملشان با مادر و تعامل مادر با ایشان کاملاً نشان می‌داد که زندگی چقدر در دستان فاطمه خانم مهار شده است. اینکه من نوشتم سلطان مهربان واقعاً سلطان بودن را در عین مهربانی درک می‌کردم. «صدر بودن» را در همان لحظات کوتاه توانستم ببینم و این کمک کرد که وقتی که داشتم کتاب را می‌نوشتم، امیدوار باشم که دارم درست تکه‌های پازلم را کنار هم می‌چینم. کمااینکه وقتی متن نهایی را خواندند گفتند: گویا همه‌جا با ما حاضر بودی.

*برای سوال آخر، دوست دارید «نا» چطور معرفی بشود؟

من کارم را کرده‌ام، تا حد امکان سعی کردم بشناسم و سعی کردم دوست داشتنم را با دیگران به اشتراک بگذارم. دوست دارم آدم‌هایی که این کتاب را می‌خوانند، علاوه‌بر لذتی که، امیدوارم منتقل بشود، به‌سراغ آثار شهید صدر بروند. آثار هم فقط کتاب نیست، یک قسمتش همان خلق‌وخوی ایشان و زنده و جاری شدن آن در جامعه است. فقدان چشم‌پوشی از خطاها، نقدپذیری و تفکر به‌جای تقلید، از صفات ضعف ما هستند. همین نقادی عالمانه و با اخلاق را در ایشان بسیار دوست داشتم چون نقطه‌ی مهم در علم‌ورزی است. ما در جامعه‌ی علمی خودمان این‌گونه نقادی را کم داریم و برای همین جلو نمی‌رویم و احساس خوشایند باهم رشد کردن را نمی‌چشیم.

*اگر سخن پایانی هست بفرمائید؟

نابغه بودن شهید صدر قابل‌اعتنا است، اما ایشان فقط نابغه نیست. نبوغ هرچند که یک داده‌ی ارزشمند خدادادی است؛ اما شهید صدر را مرعوب و تافته جدابافته نکرد. به نظرم بیش از اینکه بگوییم ایشان یک نابغه است، بهتر است بگوییم متفکری در جامعه است؛ چراکه تأکید بر نبوغ می‌تواند فاصله‌ی مخاطب را از ایشان زیاد کند.

به نظرم هرکسی این کتاب را بخواند از جنبه‌ای با شهید صدر نقطه‌ی تلاقی پیدا می‌کند. من از زاویه درگیری‌های علمی، کسی که خانه‌دار است، از بُعد عاطفی و شخصی، یا یک سیاستمدار از جنبه‌ی سیاست فکورانه و اخلاق‌مند. سعی کردم آن‌قدر که ممکن است به ابعاد مختلف ایشان در حد اشاره بپردازم.

به گزارش ایکنا، سومین نشست از سلسله نشست‌های «صحبت صدر»، با عنوان «صحبت صدر٣؛ روایت نا» شامگاه جمعه، ۳۰ آبان‌ماه، به صورت مجازی و با حضور حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا جوان‌آراسته، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ و مهدیه پالیزبان، عضو مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر و پژوهشگر حوزه تاریخ شفاهی و با اجرای فاطمه نباتیان در لایو اینستاگرام صفحۀ پژوهشگاه شهید صدر برگزار شد.

حجت‌الاسلام جوان‌آراسته اظهار کرد: کتاب «نا» کتابی مختصر است که با قلم خوبی نوشته شده و نویسنده کتب دیگری را نیز در مورد برخی شهدا نوشته است و در مجموع قلم پخته‌ای دارد. البته کتاب فصل‌بندی کوتاهی دارد که خواندن آن را ساده و روان می‌کند؛ وقفه اضافه و زیاده‌گویی ندارد و سبب می‌شود، لُب مطلب سریعاً به مخاطب منتقل شود. ضمن اینکه صفحه‌آرایی معمولاً در کتب مورد توجه نیست، ولی در این اثر به خوبی دیده می‌شود و سبب ارتباط مؤثر با خواننده و همراهی او با اثر می‌شود.

وی افزود: آغاز کتاب با نوشته‌ای از نویسنده درباره چرایی نوشتن این اثر همراه است؛ او این مقدمه را به زبان روایت نوشته که فوق‌العاده جذاب است، ولی بعد از پیش‌گفتار تمامی متن در قالب گزارش روان نوشته شده است . البته اگر همه متن براساس روایت نوشته شده بود، بهتر بود و شاهد همدلی بیشتری می‌شدیم. البته ایشان شاید خواسته حجم کتاب کم شود و این قالب را برگزیده است.

شهید صدر نگاه فلسفی به دین را الحاد نمی‎دانست

جوان‌آراسته در نشست «صحبت صدر٣؛ روایت نا» با بیان اینکه شهید صدر مخاطب دین را انسان معاصر و نه فقط مسلمین می‌دانست، اضافه کرد: شهید صدر در خانواده‌ای زیست کرده که همه به علم و تقوا شهره بودند، ما در مورد کسی صحبت می‌کنیم که از خانواده مرجعی و حوزوی است؛ در کنار این تاریخ را هم ببینیم، ما در مورد فردی صحبت می‌کنیم که مربوط به چند دهه قبل است؛ هنوز عراق کمونیستی بود و انقلاب ایران رخ نداده بود؛ او آن دوره در مورد فلسفه نوشت، در حالی که امروز هم نگاه فلسفی به دین با گلایه همراه است. ایشان در چند دهه قبل فلسفتنا، اقتصادنا و مجتمعتنا را نوشت، در حالی که ما بعد از ۴۰ سال از انقلاب به فکر اقتصاد اسلامی افتاده‌ایم؛ بنابراین صدر از زمان خود جلوتر بود.

پژوهشگر حوزه تصریح کرد: شخصیتی که نگاه فلسفی به دین را الحادی نمی‌داند، طبیعتاً روشنفکر است؛ سال‌ها بعد او از شریعتی تمجید می‌کند؛ زیرا او بلد است با مردم حرف بزند؛ صدر مسئله ارتباط با جامعه را می‌بیند و مشکلات را حس کرده و برای آن پاسخ می‌یابد نه صرفاً دست به تحقیق کتابخانه‌ای بزند. طبق مطلب کتاب «نا» صدر وقتی رساله عملیه می‌نویسد، بخش‌هایی از آن را که نوشت به اقشار مختلف مردم و به خصوص دانش‌آموزان داد تا نظر آنها را بگیرد که می‌فهمند یا خیر؛ یعنی رساله می‌نویسد تا مخاطب آن را بفهمد، در حالی که همین الان رساله عملیه داریم که مخاطب نمی‌تواند آن را بفهمد.

فرمول شهید صدر  در حل مسائل جامعه

جوان‌آراسته افزود: شهید صدر به طلاب خود توصیه می‌کرد مسائل روز را احصا و با دانش فقهی و اصولی آن مسئله را حل کنند؛ خود او کناری می‌نشست و تمرین طلاب برای مواجهه با جامعه را می‌دید؛ او اصرار داشت طلاب به صورت کار تیمی و با استفاده از متون دینی، تفسیر و فقه و اصول به حل مسائل بپردازند؛ صدر تأکید می‌کرد که بیش از آنکه مطالعه کنید، فکر کنید. او قائل به ۹۰ درصد اندیشه و فکر و ۱۰ درصد مطالعه بود؛ روش شهید صدر مطالعه به اضافه انبوهی از تفکر است. او وقتی با بقال محله حرف می‌زد و سوار تاکسی می‌شد و داده‌هایی را می‌دید با تفکر درصدد حل آنها بود. این رویه در شهید مطهری هم دیده می‌شود.

این پژوهشگر مطالعات دینی با بیان اینکه شهید صدر حتی از روی تقیه می‌توانست علی‌الظاهر با انقلاب همراهی نکنند و وارد این همه دشواری در مواجهه با رژیم عراق نشود، در نشست اینستاگرامی «صحبت صدر٣؛ روایت نا» تصریح کرد: براساس «کتاب نا» ابوعلی، فرستاده رژیم بعث عراق، به سراغ شهید صدر رفت و از او خواست که از انقلاب ایران حمایت نکند و فتوای حرمت همکاری با حزب بعث را با حزب‌الدعوة جایگزین کند و در این صورت رئیس‌جمهور به دست‌بوسی می‌آید و رأی صدر در ادارات عراق نافذ می‌شود و … . ابوعلی حتی به او پیشنهاد داد که با یک روزنامه مصاحبه کند و طوری حرف بزند که از انقلاب ایران حمایت نشود، ولی صدر نپذیرفت؛ این رفتار صدر حتی سبب گریه فرستاده رژیم عراق شد.

وی افزود: صدر سیاست به خرج نداد و حتی حاضر نشد تلویحاً طوری حرف بزند که در حمایت از انقلاب نباشد؛ این نشان می‌دهد که رژیم بعث در موضع انفعال است؛ البته صدام او، خواهرش و حتی دکتر معالج او را اعدام کرد، ولی اگر از مدرسه امام حسین(ع) نگاه کنیم، همان طور که امام حسین(ع) زیر بار زور نرفت، او هم نرفت. او  در مدرسه امام حسین(ع) درس خوانده که زنده بودن و شهادتش پیروزی است. این شخصیت رفیع‌تر از آن بود که زیر بار این رژیم برود.

نگاه شهید صدر در مورد مهدویت

این استاد و پژوهشگر دینی در مورد نگاه شهید صدر در مورد مهدویت تصریح کرد: اگر کسی در تاریکی فریاد نزند همه به ظلمت و تاریکی عادت می‌کنند؛ اگر صدر فریاد نمی‌زند مردم عراق به ظلمت دوره صدام عادت می‌کردند، او لازم بود تا مرز بین ظلمت و نور را تفکیک کند. در مورد مهدویت هم باید آن را به حاکمیت وصل کنیم؛ بخشی از علما معتقدند که قبل از ظهور و در دوره غیبت اجازه تشکیل حکومت نداریم، ولی صدر در جبهه مقابل است؛ او در مبانی اندیشه‌ای نزدیک به امام و معتقد است که باید حکومت تشکیل شود؛ او حزب‌سازی کرد که عجیب است؛ امروز سخن نمی‌گوییم که حزب امری عادی است، او در جامعه سوسیالیستی و دیکتاتوری و در چند دهه قبل از حزب سخن گفت. او دنبال ایجاد حکومت بود تا جامعه را برای رساندن به جامعه مهدوی آماده کند؛ لذا از این منظر به جریان انقلاب و دیدگاه‌های امام نزدیک بود.

مهدیه پالیزبان، عضو مؤسسه امام موسی صدر، نیز با بیان اینکه استقبال از کتاب «نا» (نوشته مریم برادران درباره زندگی شهید صدر) نشان می‌دهد که مخاطبان زیادی دوست دارند که چنین شخصیت‌هایی را بشناسند، گفت: جامعه با همه تحولات رخ داده نیاز به شناخت چنین شخصیت‌ها و اندیشه‌هایی دارد؛ لذا باید به اشکال مختلف به این کار بپردازیم. البته این کتاب نقاط قوت زیاد و نقاط ضعف‌هایی هم دارد.

نویسنده کتاب‌های آدم‌ربایی در لیبی و ایام غربت با اشاره به ارتباط میان شهید صدر و امام موسی صدر، اضافه کرد: امام موسی صدر چند سال در نجف بودند و هر دو بزرگوار با هم مباحثه داشتند؛ هر دو شخصیت در فقه نوآور و صاحب اندیشه درخشانی بودند؛ فکر روشنی داشتند و تیزبین بودند طبیعتاً جنس فعالیت‌های آنها متفاوت بود به خصوص وقتی امام موسی وارد لبنان می‌شود؛ البته این ارتباط در آنجا هم حفظ می‌شود؛ ولی در دوره تاریخی که شهید صدر در فشار حکومت بود امکان نامه‌نگاری زیاد نبود، ولی با این حال پیغام‌هایی میان آنها رد و بدل می‌شد. امام موسی شهید صدر را آینده حوزه و بسیار برجسته و متفکر می‌دانست؛ البته متأسفانه سند و مدرک زیادی از ارتباط ایشان باقی نمانده، ولی هر کدام در بخشی از اندیشه‌ها مشترک بودند و در برخی موارد هم روش مختلفی در اصلاح جامعه داشتند؛ امام موسی در جایگاه مجلس اعلا در برهه‌هایی که فشار بر صدر زیاد بود تلاش کرد تا این فشارها کم شود.

وی تصریح کرد: امام موسی در نوع فعالیت‌ها و نفوذی که داشت همچنین وجود این تفکر که آزادی همه افراد ولو مخالف او باشند باید محترم شمرده شود بنابراین به نظر می‌رسد اگر ایشان ربوده نمی‌شدند قطعا حمایت زیادی از صدر می‌کردند و تلاش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی را رقم می‌زدند. برخی می‌‌گویند که امام موسی صدر چون در جامعه لبنان بود و این کشور به تنوع فرهنگی مشهور است، مجبور بود که مشی خاص فکری را دنبال کند؛ بنده معتقدم این زاویه نگاه به وی درست نیست؛ موسی صدر مسیر خود را آگاهانه انتخاب کرد؛ او اگر در حوزه می‌ماند آینده درخشانی داشت.

عضو مؤسسه امام موسی صدر  در «صحبت صدر٣؛ روایت نا»اضافه کرد: بزرگانی هم از وی خواستند که در حوزه بمانند، ولی او فضای حوزه را برای خود قانع‌کننده نمی‌دانست؛ لذا قبل از آن که چیزی بر او تحمیل شود لبنان و فعالیت منطقه‌ای اسلامی را انتخاب کرد؛ شهید صدر هم آگاهانه حوزه را انتخاب کرد تا وضعیت حوزه و مرجعیت را ساماندهی کند. این طور نبود که همه چیز بر این دو شخصیت تحمیل شده باشد و صدر مجبور باشد در حوزه بماند و امام موسی در لبنان و دیگر کشورهای اسلامی فعالیت کند، بلکه خودشان با آگاهی این مسیر را انتخاب کردند و هر دو مسیر الهی و وظیفه و تکلیف را پیمودند. امروز هم مهم‌ترین کار ما نشان دادن مؤلفه‌های دینداری حقیقی به تبعیت از اندیشه چنین شخصیت‌هایی است.

محمدصالح سلطانی در یادداشتی با عنوان یک روایت آرام به نقد و معرفی کتاب نا می‌پردازد. این یادداشت را که در مجلۀ الکترونیک کتاب فردا منتشر شده است در ادامه می‌خوانید.

«شهید سید محمدباقر صدر» برای بسیاری از ما بیش از هرچیز، یادآور یک بزرگراه است؛ بزرگراهی شیک و دوطبقه در شمال تهران. کمی اگر اهل مطالعه باشیم، با یکی ـ دو عبارت مثل «نابغۀ حوزه‌های علمیه» یا «شهید مظلوم» از او یاد می‌کنیم و تمام. محمدباقر صدر برای ما، تصویری محو است؛ سیدِ ناشناخته‌ای که به اندازۀ اعتبارش قدر ندیده و مظلومیتش حتی پس از شهادت هم ادامه پیدا کرده.

«نا» با این اسم کوتاه و مختصر، تلاشی محترم برای شکستنِ سکوت است؛ کتابی که پیش و بیش از هر چیز، وام‌دارِ سوژۀ جذاب و بکری است که سراغش رفته. زندگیِ پرتلاطم و روایت‌نشدۀ شهید صدر، انبوهی از موقعیت‌های جذاب و روایت‌های خاص را در اختیار هر نویسنده‌ای قرار می‌دهد تا طرحی از یک زندگیِ عالمانۀ پر از رنج در اختیار مخاطبش قرار دهد. «نا» از این جهت، کتاب ارزش‌مندی است؛ کتابی کم‌حجم که به بازخوانی داستان زندگی شهید محمدباقر صدر می‌پردازد. «نا» زندگی‌نامه‌ای چارچوب‌مند است. «مریم برادران» پس از سال‌ها تجربۀ موفق در روایت‌نویسی، حالا به همان سبک مألوف و دوست‌داشتنی‌اش، زندگی شهید صدر را برای مخاطبش بازگو می‌کند.

یک‌دست و درون‌گرا

روایتِ مریم برادران از زندگی شهید صدر در «نا» آرام است. انتخاب کلمات و آهنگ جملات، نرم است و لحنی درون‌گرا به اثر داده. این تمهید، موقعیت‌های خانوادگیِ زندگیِ شهید صدر را به خوبی به خوانندۀ کتاب منتقل می‌کند. یکی از نقاط قوّت کتاب، همین روایت‌های جذاب از درون بیت صدر است. اما هنگام نوشتن از مبارزات شهید و صحنه‌های حماسی، «نا» به وضوح اُفت می‌کند و بسیاری از موقعیت‌های مناسب برای گفتن از جنبه‌های پرشورٍ زندگیِ صدر را هدر می‌دهد. شاید بیراه نباشد اگر بنویسم صدرِ کتابِ «نا» بیش از آنچه انتظار می‌رود آرام است. گریه‌های شهید صدر بیش از خطابه‌هایش در این کتاب روایت شده‌اند و نقاط عطف، قدرت درگیر کردن مخاطب را ندارند. حتی صحنه‌های جانسوزی مثل دستگیری و اعدام شهید صدر، عملاً از کتاب حذف شده و با حداقل کلمات بازگو شده‌اند. لحنِ یک‌دستِ کتاب، اگرچه خواندنش را آسان می‌کند، تصویر متناسبی از شخصیت شهید صدر در قاب چشمان مخاطب نمی‌نشاند.

جزئیات ارزش‌مند

نویسنده در مقدمۀ «نا» از مشکلات و چالش‌هایی که در راه نوشتن کتاب تجربه کرده، به تفصیل نوشته؛ چالش‌هایی که جمع‌آوری اطلاعات و تکمیل مطالب را برای مریم برادران دشوار کرده. با وجود همۀ این چالش‌ها اما «نا» جزئیات دقیقی از زندگی شهید صدر را در دل خود دارد؛ جزئیاتی که خواندنشان برای مخاطب کتاب، تازه و غافل‌گیرکننده است. خاصه آنچه رابطۀ شهید با اساتیدش در کتاب آمد، بسیار خواندنی است. هر بخش «نا» فصلی از زندگی شهید صدر را بازگو و در روایتش، پازل تصویرِ این قهرمانِ نابغه را برای خوانندۀ کتاب کامل می‌کند.

خوش‌خوان و خواندنی

شهید صدر آن‌قدر در میان ما گمنام است که هر روایت مکتوبی می‌تواند نوری تازه باشد و درکی نو از زندگی این مجتهدِ مبارز ارائه کند. «نا» با حجم کم و روایتِ منسجمش، حتماً بهترین گزینه برای دیدار با زندگی و زمانۀ شهید سیدمحمدباقر صدر است. کتابی خوش‌خوان و آرام که پرتره‌ای از یک زندگیِ پر از رنج و دانش را پیش چشم مخاطب می‌آورد؛ طرحی که البته می‌توانست با جزئیات بیشتر و پرداختِ دقیق‌تر به سویه‌های مبارزاتیِ زندگیِ شهید کامل‌تر باشد، اما در وضع موجود هم حتماً خواندنی است.

این کتاب را از فروشگاه سایت خریداری کنید

نشست زندۀ اینستاگرامی صفحۀ رسمی پژوهشگاه شهید صدر، با عنوان «صحبت صدر٣؛ روایت نا» برگزار می‌شود.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه شهید صدر، نشست زندۀ اینستاگرامی «صحبت صدر٣؛ روایت نا» روز جمعه، ٣٠آبان ١٣٩٩ ساعت ١٩:٠٠ برگزار می‌شود.

در این نشست حجت‌الاسلام‌والمسلمین رضا جوان آراسته، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین و فرهنگ، و سرکار خانم مهدیه پالیزبان، عضو مؤسسۀ فرهنگی‌تحقیقاتی امام موسی صدر و پژوهشگر حوزۀ تاریخ شفاهی،‌ از کتاب «نا» خواهند گفت.

کتاب نا روایت مریم برادران از زندگی شهید صدر است که در مهرماه ١٣٩٩ به چاپ رسید و اکنون پس از یک ماه چاپ سوم این کتاب روانۀ بازار کتاب شده است.

پیش از این نیز نشست‌های صحبت صدر ١ و ٢ با عنوان «روحانیت چنان‌که صدر می‌گفت» و «آثار شهید صدر را چرا و چگونه بخوانیم؟» برگزار شد که فیلم آن در صفحۀ رسمی پژوهشگاه شهید صدر موجود است.

پخش زندۀ این نشست را از صفحۀ رسمی اینستاگرام پژوهشگاه شهید صدر به آدرس زیر ببینید:
https://www.instagram.com/shahidsadr/

همچنین می‌توانید این کتاب را از فروشگاه سایت خریداری کنید.